یک شهر در اختیار شماست

انقلاب ایران

انقلاب ایران

یک داستان کوتاه درباره انقلابی که در ایران رخ داده است

 

“محتوا ارسالی”

من هشت سالم بود مدرسه می رفتم مدرسه ای که می رفتم به زندگی مان دور بود شعله های انقلاب در آسمان پیچیده می شد مدرسه ها تعطیل شد روز دوازدهم بهمن بود امام به ایران بازگشت وقتی از پنجره خیابون نگاه می کردم همه تو خیابان امده تظاهرات شد و سرانجام در روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شادی مردم در خیابانها غوغا شده بودخیابونها شلوغ بود همه داشتن شیرینی و شکلات پخش می کردند خیابونها را آذین بندی کرده بوند یکی داشت خیابون رو آب جارو می کرد دیگری داشت به همه گل پخش می کرد دسته حمعی سرود انقلاب رو می خوانند بعد یک هفته مدرسه ها باز شد خواستم از فردایش مدرسه برم برادرم همه عکس های شاه که در صفحه اول کتابم بود پاره کردما که در حیاط مدرسه پشت سر هم صف کشیده بودیم همگی فردا می زدیم مرگ بر شاه مرگ برشاه

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *